
23 اصطلاح رایج در روانکاری که باید بدانید!
فهرست مطالب
- 1 اصطلاحات رایج در روانکاری
- 1.1 اصطکاک (Friction)
- 1.2 روانکاری (Lubricating)
- 1.3 اصطلاحات رایج در روانکاری با روغن
- 1.3.1 گرانروی(Viscosity)
- 1.3.2 شاخص گرانروی(Viscosity Index)
- 1.3.3 نقطه ابری شدن(Cloud Point)
- 1.3.4 نقطه ریزش(Pour Point)
- 1.3.5 نقطه انجماد (Freezing Point)
- 1.3.6 نقطه اشتعال(Flash Point)
- 1.3.7 نقطه احتراق(Fire Point)
- 1.3.8 چگالی(Density)
- 1.3.9 عدد قلیائیت(TBN)
- 1.3.10 روغن پایه(Base Oil)
- 1.3.11 مواد افزودنی (Additives)
- 1.4 اصطلاحات رایج در روانکاری با گریس
- 1.4.1 بافت (Texture)
- 1.4.2 رنگ (color)
- 1.4.3 نفوذ پذيری و گريد (Penetration & Consistency)
- 1.4.4 قطرهای شدن (Drop Point)
- 1.4.5 مقاومت مکانیکی در دمای محیط ( Resistance to Softening at Room Temperature)
- 1.4.6 مقاومت در برابر آب ( Water Resistance)
- 1.4.7 حداکثر دمای عملياتی مجازگريس در دستگاه ( Max. Continuous Usable Temperature)
- 1.4.8 قابليت حفظ ساختار در مقابل گرم و سرد شدن متوالی ( Reversibility Respect to Temperature Fluctuations)
- 1.4.9 قابليت پمپ شدن در سيستمهای مرکزی ( Pumpability)
- 1.4.10 مقاومت در برابر فشار مکانيکی ( Resistance To Extreme Pressure)
اصطلاحات رایج در روانکاری
اصطکاک (Friction)
اﺻﻄﮑﺎك ﻧﯿﺮوي ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﺮﮐﺖ اﺟﺴﺎم ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽآﯾﺪ. اﯾﻦ ﻧﯿﺮو ﻫﻤﻮاره در ﺧﻼف ﺟﻬﺖ ﺣﺮﮐﺖ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه و ﺑﺎ ﺣﺮﮐﺖ اﺟﺴﺎم ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺑﺮاي اﯾﺠﺎد ﺣﺮﮐﺖ در اﺟﺴﺎم ﺑﺎﯾﺪ ﻧﯿﺮوﯾﯽ ﺑﺰرگﺗﺮ از ﻧﯿﺮوي اﺻﻄﮑﺎك در ﺟﻬﺖ ﺣﺮﮐﺖ اﻋﻤﺎل ﮐﺮد. اﺻﻄﮑﺎك ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﭼﻮن ﻧﯿﺮوي ﻋﻤﻮدي، ﺷﺮاﯾﻂ ﺳﻄﺢﻫﺎي ﺗﻤﺎس از ﻧﻈﺮ زﺑﺮي و ﺟﻨﺲ ﺳﻄﺢﻫﺎي ﺗﻤـﺎس ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد و در ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات دﻣﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪاي ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮ زﺑﺮي ﺳﻄﺢ تماس شود، در اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎ ﮐﺎﻫﺶ اﺻﻄﮑﺎك ﻣـﺆﺛﺮ اﺳﺖ N ﻧﯿﺮوي ﻋﻤـﻮد ﺑـﺮ جسم و μ ﺿﺮﯾﺐ اﺻﻄﮑﺎك اﺳﺖ.
روانکاری (Lubricating)
روانکاری، ﮐﺎﻫﺶ ﺿﺮﯾﺐ اﺻﻄﮑﺎك از ﻃﺮﯾﻖ ﺣﺬف و ﯾﺎ ﮐﻨﺘﺮل ﻋﻮاﻣﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺛﺮ ﻣﻌﮑﻮس روي ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺴﺒﯽ ﺳﻄﻮح ﻣﺘﺤﺮك دارﻧﺪ. روانکاری ﺑﻌﻨﻮان ﻋﻠﻢ ﺗﺴﻬﯿﻞ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺴﺒﯽ ﺳﻄﻮح در ﺗﻤﺎس ﺑـﺎ ﯾﮑـﺪﯾﮕﺮ ﺗﻌﺮﯾـﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ .ﺑﻄﻮر ﮐﻠﯽ در ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺳﻄﻮح در ﺟـﻮار و در ﺗﻤـﺎس ﺑـﺎ ﯾﮑـﺪﯾﮕﺮ داراي ﺣﺮﮐﺖ ﻧﺴﺒﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، رواﻧﮑﺎري ﻧﻘﺶ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻬﻤﯽ در اﻧﺠﺎم ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺻـﺤﯿﺢ، ﻣﺪاوم و اﻗﺘﺼﺎدي اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
اصطلاحات رایج در روانکاری با روغن
گرانروی(Viscosity)
گرانروی يکی از مهمترين خواص روغن بوده كه به شلي يا سفتي روغن مربوط ميشود. به مقاومت سیالات در برابر جاری شدن، به علت اصطکاک داخلی بین مولکولها ویسکوزیته یا گرانروی گفته میشود. يکی از مهمترين عوامل برای انتخاب صحيح روغن برای يک تجهیز گرانروی میباشد و تمام مشخصات طراحی شده برای روغنهای صنعتی، به گرانروی آنها ارجاع داده ميشود. هنگام انتخاب روغن لازم است روغني انتخاب شود، كه به اندازه كافي غليظ باشد تا تشكيل يك فيلم نازک بين دو سطح درگير داده شود و از تماس مستقيم قطعات ثابت و متحرک جلوگيري به عمل آيد. اصطكاک با ضخيم شدن فيلم روغن، نسبت مستقيم دارد؛ اما نبايد تصور شود كه روغنهاي سبکتر نسبت به روغنهاي سنگينتر بهتر روغنكاري ميكنند چرا که اگر روغن خيلي رقيق باشد ممكن است نتواند دو سطح متحرک فلزي را كاملاً از هم جدا نگه دارد. درنتیجه دو قطعه با یکدیگر تماس پیدا میکنند،این تماس باعث ایجاد گرما شده و گرانروی روغن را کمتر میکند. کمتر شدن گرانروی روغن باعث میشود که تماس دو قطعه بیشتر شده و در ادامهی این فرآیند مخرب، دستگاه ما گریپاژ کند و خاموش شود.
آسان روشن شدن ماشين در هواي سرد بستگي زيادي به گرانروي روغن مورد استفاده دارد و مهمترين عامل در انتخاب روغن، ميباشد. در اتومبيلهاي سواري فاصله بين درجه حرارت شروع به كار و هنگام عملیات زياد است بدين جهت بايد در انتخاب روغن دقت كافي به عمل آيد تـا هنگام شـروع به كار موتوردر هواي سرد، روغن جريان داشته باشد و از طرفي گرانروي آن در گرماي عمليات مناسب باشد. در نتیجه میتوان فهمید که انتخاب روغن با گرانروی مناسب دستگاه، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
گرانروي سينماتيک( Kinematic Viscosity)
گرانروی سینماتیک را میتوان به عنوان مقاومت یک مایع در برابر جریان آن تحت نیروی وزن تعریف کرد. در آزمایشگاهها ویسکوزیته سینماتیک روغن در دماهای 40 درجه سانتیگراد و 100 درجه سانتیگراد اندازهگیری میشود و واحد آن سنتی استوک (CSt) اعلام میگردد.
شاخص گرانروی(Viscosity Index)
نشانگر میزان تغییرات گرانروی نسبت به تغییرات دما میباشد. بالا بودن شاخص ویسکوزیته یک روغن نشانگر این است که در اثر تغییرات دما، ویسکوزیته کمتر تغییر میکند و این موضوع نشانی از کیفیت بهتر روغن میباشد. گر درجه حرارت کم شود، گرانروی افزايش خواهد يافت و بر عکس اگر درجه حرارت افزايش يابد، گرانروی کاهش میيابد.
نقطه ابری شدن(Cloud Point)
دمایی که روغن در آن دما به دلیل بوجود آمدن میکروکریستالها کدر میشود. در واقع نقطه ابری شدن اولین توده قابل مشاهده در نمونهی ما در هنگام سرد کردن میباشد که به شکل یک تکه ابر نسبتا سفید یا شیری رنگ نمایان است.
نقطه ریزش(Pour Point)
کمترین دمایی که روغن میتواند در آن جاری باشد را نقطه ریزش میگویند. در مناطق سردسیر و زمستان از روغنی استفاده میشود که نقطه ریزش پایینتری داشته باشد. خيلي از روغنها داراي مقداري واكس محلول ميباشند. اگر اين روغنها سرد شوند، واكسهاي حل شده در روغن شروع به تشكيل كريستال و جدا شدن از روغن ميكنند. شكل ساختماني اين كريستالها به نحوي است كه مقداري روغن در داخل شبكههاي آنها به دام ميافتد. وقتي اين كريستالها به اندازه كافي رشد كنند، باعث ميشود كه روغن از حالت مايع بودن خارج شود. در نتیجه بسیار مهم است که روغن با چه نقطه ریزشی را انتخای میکنید.
نقطه انجماد (Freezing Point)
نقطه انجماد يک روغن عبارت است از دمایی كه در آن پارافينهاي واكسي شروع به كريستال شدن ميكنند. وقتي روغن تحت شرايط به خصوصي سرد شود در درجه حرارت معيني در ته لوله آزمايش ابر تشكيل ميشود. اين درجه حرارت به عنوان نقطه انجماد شناخته ميشود اين آزمايش براي دانستن كمترين درجه حرارتي كه كليه مواد روغني به صورت مايع باشد ضروري است.
نقطه اشتعال(Flash Point)
نقطه اشتعال کمترین درجه حرارتی است که در آن به اندازه کافی روغن به بخار تبدیل شده و با هوا مخلوطی قابل اشتعال بسازد که در اثر آتش زدن در یک لحظه آتش بگیرد و خاموش شود. مقدار بخارات در اين درجه حرارت به اندازهاي نيست كه بتواند ايجاد شعله نمايد و با دور كردن شعله از سطح روغن، احتراق ايجاد شده بلافاصله خاموش خواهد شد. برای ماشینآلاتی که در دمای بالا کار میکنند (تابستان، مناطق گرمسیر) میبایست از روغنی با نقطه اشتعال بالاتر استفاده نمود تا از احتمال خطر آتشسوزی اجتناب شود.
نقطه احتراق(Fire Point)
کمترین درجه حرارتی است که در آن روغن آنقدر بخار تولید میکند که در اثر آتش زدن آتش بگیرد و احتراق ادامه پیدا کند.
چگالی(Density)
چگالي يا دانسيته روغن عبارت از وزن واحد حجم آن در درجه حرارت استاندارد است و معمولا در يک دماي استاندارد اندازه گيري ميشود.
عدد قلیائیت(TBN)
مقدار مواد قلیایی موجود در یک گرم روغن میباشد. هرچه TBN بیشتر باشد نشانگر مقاومت بیشتر روغن در برابر اسیدهای حاصل از احتراق در موتور خودروهای دیزلی میباشد. با توجه به کیفیت پایین گازوئیل مورد استفاده در ایران عدد TBN مناسب بین 10 تا 12 میباشد.
روغن پایه(Base Oil)
روغنی که به عنوان یک پایه برای روانکار به حساب میآید و پس از اضافه کردن مواد افزودنی به آن، روانکار نهایی بدست میآید روغن پایه نامیده میشود.
انواع روغن پایه
روغن پایه معدنی(Mineral)
از نفت خام بدست آمده و محصول پالایشگاه نفت میباشند.
روغن پایه سینتتیک(Synthetic)
محصول فرآیند پتروشیمی بوده و روغن پایهای است که از ترکیبات شیمیایی یا پلیمراسیون هیدروکربنها (Olefins) تولید میشود و نه با تصفیه نفت خام.
روغن پایه زیستی(Bio)
از دانههای روغنی برخی گیاهان و یا چربی موجود در بدن برخی از حیوانات بدست میآید.
مواد افزودنی (Additives)
ترکیبات شیمیایی هستند که، عملکرد روغن را بهبود میبخشند. مواد افزودنی مختلف بر اساس قابلیت آنها انتخاب میشوند. مثلا مواد افزودنی پاک کننده، ضد کف، معلق کننده و … همچنين اين مواد براساس توانايی آنها در رابطه با مخلوط شدن با روغن پايههای مورد استفاده در کارخانههای روغنسازی انتخاب میشوند.
اصطلاحات رایج در روانکاری با گریس
بافت (Texture)
گريسها براساس طول و ضخامت الياف آنها به چند دسته تقسیم میشوند که عبارتند از : کرهای Buttery، نرم Soft، اليافی کوتاه Short Fibrous، اليافی بلند Long Fibrous و ريش ریشString که هركدام کاربرد ويژه خود را دارند.
رنگ (color)
رنگ گريس ناشی از رنگ روغن به کار رفته در آن و يا در بعضی موارد افزودن مواد پرکننده ويژه به آن میباشد. لازم به ذکر است رنگ به کيفيت محصول ارتباطی ندارد.
نفوذ پذيری و گريد (Penetration & Consistency)
نفوذپذيری در گریسها مانند ویسکوزیته در روغنها میباشد. در واقع نفوذپذیری نشان دهنده نرمی يا سفتی گريس و بيان كننده مقاومت گريس در مقابل تغيير شكل آن در اثر اعمال نيروهای وارده به آن است. به همين دليل دوام گريس حين کار کردن به دليل خرد شدن الياف به تدريج از بين میرود و گريس نرم، و به عبارتی نفوذپذيری آن زياد میشود.
قطرهای شدن (Drop Point)
نقطه قطرهای شدن در گریس نمايانگر درجه حرارتی است، که الياف گريس به تدريج ذوب شده و گريس حالت ژلاتينی و نيمه جامد خود را از دست میدهد.
مقاومت مکانیکی در دمای محیط ( Resistance to Softening at Room Temperature)
این ویژگی تا حدود زيادی مبين عمر گريس در درجه حرارتهای معمولی بوده و ميزان مقاومت در حفظ ساختار ژلاتينی آن را نشان میدهد.
مقاومت در برابر آب ( Water Resistance)
مقاومت گريسها در مواردی که با آب تماس پيدا میکنند متفاوت است. برخی در برابر آب مقاوم نیستند و در حضور آن متلاشی شده و تشکيل امولسيون میدهند؛ لذا در اين شرايط بايستی سريعا نسبت به تعويض آن اقدام نمود. برعکس، دسته ديگری از گريسها، مقاومت عالی در برابر آب از خود نشان میدهند و در پمپهای آب و ساير محيطهای مرطوب استفاده میشوند.
حداکثر دمای عملياتی مجازگريس در دستگاه ( Max. Continuous Usable Temperature)
به بيشترين درجه حرارتی که میتوان گريس را به طور مداوم در آن دما به کار گرفت بدون آنکه خواص خود را از دست بدهد، حداکثر دمای عملیاتی مجاز در گریس میگویند.
قابليت حفظ ساختار در مقابل گرم و سرد شدن متوالی ( Reversibility Respect to Temperature Fluctuations)
به ميزان برگشتپذيری گريس به حالت ژلاتينی اوليه خود نسبت به تغييرات درجه حرارت، ذوب و انجماد ژلاتين شدن گفته میشود. برخی از گريسها با بالا رفتن دمای عملياتی دستگاه و نزديک شدن به نقطه ذوب گريس، متلاشی شده و حتی با خنک شدن دستگاه هم حالت ژلاتينی اوليه خود را بدست نمیآورند و به صورت دو فاز روغن و ذرات معلق صابون در میآيند. در اين شرايط باید بلافاصله اقدام به تعويض گريس نمود. اصطلاحا چنين گريسهايی را برگشت ناپذير میخوانند و برعکس گریسهایی که مجددا حالت ژلاتينی خود را به دست میآورند، برگشتپذير مینامند.
قابليت پمپ شدن در سيستمهای مرکزی ( Pumpability)
اگر گريس در دمای پايين خيلی چسبنده و سفت شود، سيستمهايی که به صورت مرکزی گريس را به ماشينآلات پمپ میکنند با مشکل مواجه میشوند. به كمترين دمایی كه میتوان يک گريس را پمپاژ نمود نقطه پمپ شدن میگويند.
مقاومت در برابر فشار مکانيکی ( Resistance To Extreme Pressure)
با افزايش بار، گريس خود را از بين قطعات فلزی کنار کشيده و اجازه میدهد دو قطعه فلزی با هم تماس پيدا کنند. اين مسئله توأم با جوش خوردگیهای موقت و جدا شدنهای متوالی گريس شده و باعث فرسايش شدید قطعات میگردد. لذا از مواد افزودنی خاصی برای افزايش دادن مقاومت گريس در برابر فشار استفاده میشود تا با تشکيل لايههای مقاوم جلوی فرسايش گرفته شود.